از نصفه شب...


Monday, December 16, 2002

● AFI ليست فيلم های برگزيده ی سال 2002 ش رو اعلام کرده. About a Boy فيلم با حال ای ه که حضور اش تو اين ليست نسبتاً غيرمنتظره تر از بقيه است. اگر گيرتون اومد ببينيد، به اندازه ی کافی مفرح هست که شاکی نشيد.

کليپ: Fallin' از Alicia Keys.


........................................................................................

Friday, December 13, 2002

● ديروز عصر به طور ناگهانی يه breaking news قرمز بالای سايت CNN ظاهر شد راجع به برنامه ی هسته ای ايران با عکس های ماهواره ای و علامت های CNN Exclusive. بعدش هم خبر کامل اومد که بله ايران داره دو تا پروژه ی هسته ای بزرگ در اطراف اراک و نطنز می سازه که يکی چون Z شکل ه حتماً نيروگاه آب سنگين ه و دومی هم از بزرگی اش معلوم ه که تاسيسات غنی سازی اورانيوم ه. اون جوری که CNN شلوغ کرده بود فکر می کردم ديگه تا يه هفته حرف همه جا همين ه. ديشب البته فرصت نکردم اخبار تلويزيون رو ببينم و امروز صبح هم کامل نديدم. سايت CNN رو که چک کنيد ديگه نمی شه خبر رو به طور معمولی پپدا کرد. BBC فارسی هم يه خبر عادی از برنامه های بازرسی نوشته.
اما واقعاً شلوغ بازی CNN خيلی ترسناک به نظر می رسيد. تازه اين ها خيلی راستی نيستند و اگه مثلاً FOX می خواست خبر رو پخش کنه فکر کنم به اين راحتی ها دست بردار نبود. خدا رحم کنه اگه برنامه ی دولت بوده باشه و نه فرصت طلبی CNN برای جذب بيننده.
آهنگ: So Far Away from Me از Dire Straits.

اضافه: اين خبر رو نديده بودم يا شايد صبح که چک کردم نبود. به هر حال خيلی رقيق تر از خبر ديروز ه به خصوص راجع به عملکرد ايران و مصاحبه با رييس آژانس بين المللی انرژی اتمی.


........................................................................................

Wednesday, December 11, 2002

ورزش
می گن اين جا دختر ها وقتی می رند کالج, تو سال اول 10 پاوند وزن اضافه می کنند. اين اتفاق برای من تو تابستون سال دوم افتاد. از وقتی که شروع کردم بيرون غذا خوردن، و مقدارش هم خيلی بيشتر از 10 بود.لباس هام چپ و راست تنگ می شدند وچند تا عکس که برای ايران فرستاده بودم کلی باعث شگفتی شده بود. از اون جايی که اضافه وزن تو خانواده ی ما برای خودش مشکلی ه تصميم گرفتم خودم رو جمع کنم. شروع کردم به دويدن و سالاد خوردن. انصافاً هم خيلی موفق بودم ولی اين کارها علاوه بر بافت های چربی روی بافت های عضلانی هم تاثير می ذارند. من که از اول اش هم چيزی نداشتم. قد بلند و عضلات ضعيف هم باعث و بانی انواع کمردرد و درد های استخوانی و عضلانی ه. تصميم گرفتم برم gym.
احساس خوبی ندارم. جدا از اين که خيلی برای اين موضوع دارم وقت می ذارم، فکر می کنم که چه خبره. با اين که لزوماً درصد خيلی بالايی از مردها هيکل ورزيده ای ندارند ولی اون هايي که دارند در تو ويترين گذاشتن اش ترديد ای نمی کنند به خصوص در جنوب کاليفرنيا. فکر می کنم نکنه که دارم يه obsession نسبت به اين موضوع پيدا می کنم و چون اين موجودات ای که مثلاً بايد گل سرسبد اين طرز فکر باشند رو تو gym می بينم بيشتر نگران می شم.
يه نکته ی قابل تأمل هم اين که درصد پسرهای ايرانی يا با اصليت ايرانی که خوره می شند به نظر من خيلی بيشتر از ميانگين می آد. ديگه بدتر. ظاهراً تو UCLA هم يه جورايی بين بچه ها مد شده ولی يکی برگشته گفته اپنا که نمی رند ورزش کنند، می رن خانوما رو ديد بزنند! کدوم خوره گی بدتر ه؟



........................................................................................

Monday, December 09, 2002

● داشتم عکس های زنان ايران رو از گالری نفيسه نگاه می کردم که نفس ام شروع کرد به گرفتن. نه به اين خاطر که چندين تا عکس از خانوم های روبنده دار و مشابه داشت. نه. نفس ام گرفت چون اين همه تغيير و اين همه تنوع رو می ديدم و با محيط اطراف ام که کمابيش می شه گفت همه چاش به سفيدی ماست ه مقايسه می کردم. باور ام نمی شه. شايد هم قدر شعور و فهم زنان و مردان ايران رو بعد از مدت ها دارم می دونم. هم چنان نفس ام حبس ه ولی می دونم که واکنش عاطفی ه.
کليپ: The Zephyr Song از Red Hot Chili Peppers.


........................................................................................

Home